انواع معرفت خدا

دو نوع معرفت براى انسان نسبت به حضرت حق عز و جل امكان پذير است : اوّل ، معرفت از طريق برهان كه تكيه گاه ايمان است و دوم ، معرفت از طريق شهود كه يقين ناميده مى شود . لذا وقتى مى گوييم : «معرفت خدا ، مبدأ محبّت اوست» ، اين سؤال پيش مى آيد كه : كدام معرفت ؟ معرفت برهانى؟ يا شهودى ، و يا هر دو ؟
پاسخ ، اين است كه : هر دو . هر قدر انسان نسبت به خداوند متعال معرفت پيدا كند ، به همان ميزان ، با زيبايى ها و كمالات او آشنا مى شود و نسبت به او علاقه پيدا مى كند . به همين جهت ، معرفت برهانى هم مى تواند مبدأ محبّت خدا باشد و از اين رو ، وقتى حضرت داوود عليه السلام از خداوند مى پرسد : «كَيفَ اُحَبِّبُكَ إلى خَلقِكَ ؟؛ چگونه محبّت تو را در دل مردم ايجاد كنم؟» ، پاسخ مى شنود : «أُذكُر أَيادِىَّ عِنْدَهُم ، فَإِنَّكَ إذا ذَكَرتَ لَهُم ذلِكَ أَحَبّوني؛ نعمت هايم را نزد آنان ياد كن كه با يادآورى آنها، مرا دوست خواهند داشت».
با اين همه ، ترديدى نيست كه محبّت تامّ و كامل ـ كه از آن به عشق تعبير
مى شود ـ ، جز از طريق معرفت شهودى حاصل نمى گردد . به گفته برخى از اهل معرفت :
تمام مطلب ، اين است كه انسان ، تا معرفت شهودى نسبت به خدا پيدا نكند ، عاشق نمى شود . اگر اين گونه عارف شد ، مى بيند كه همه خوبى ها در خدا جمع است : «ءَآللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ » . بنا بر اين ، محال است انسان به غير خدا توجّه كند .

نظرات شما عزیزان:

ایرانمنش

ساعت12:02---23 تير 1393

سلام .احسنت . تبارک الله احسن المخلوقین . به من هم سر بزنی خوشحال میشم .
پاسخ: سلام. ممنون. چه جوری سربزنم؟؟؟!!! آدرس نذاشتید!!!!!؟

مریم شیش تایی ها

ساعت14:16---14 تير 1393

خوب است
عزیزم
التماس دعا
پاسخ: ممنونم مریم جون. محتاج دعا. جاجتت روا ان شاءالله

نرگس

ساعت23:17---12 تير 1393

میدونی حکایت عنب و انگره!هم شما درست میگی هم من!
من منظورم بیشتر ادای عارفی و ایناست.و الا که معرفت خدا اصل اول اصول دینه و تقلیدی نیست و باید خودمون درکش کنیم
پاسخ: ببخشید؟؟؟!!!! حکایت چی و چی؟؟؟!!!! نرگس خانم! اصطلاحات شما یه کم بالای دیپلمه ها!!! زیر دیپلم بگید منم متوجه بشم!!! بله حق با شماست!
بله!!! لازم به ذکره که منظور نرگس خانم عزیزم عنب و انگور بوده! که هردو یک معنی را میدهد! گویا اشتباه تایپی بوده! به هرحال برای هرکسی پپیش میاد.....

نرگس

ساعت20:28---12 تير 1393

حالا بازم یه چیز بگم؟معرفت خدا درسته که خوبه،اما نباید هدف بشه.چون اونوقته که عرفانای کاذب دکون پیدا میکنن.یعینی میدونی:مردم کلا دنبال راه ساده هسن.بعد اینطوری میگن که ما نماز میخونیم تا مثلا خدا رو بشناسیم.پس اگه از راه دیگه ای خدا رو شناختیم نماز دیگه لازم نیس.در حالیکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که بالاترین معرفت رو داشتند تا آخرین لحظه نماز میخوندن.
مبخام بگم بازم اول ما باید دنبال وظیفمون باشیم.که همون انجام واجبات و ترک محرماته.حالا اگه خدا صلاح دونست و به ماهم عرفان داد چه بهتر اگر نه،نباید دست به هرکاری بزنیم.نمونه خیلی خوبش هم زندگی آیت الله قاضی هست که چهل سال تمام مراقبت کامل داشتند و علاوه بر انجام واجبات مستحبات رو هم رعایت میکردن و مکروهات رو هم ترک میکردن،اما تو این مدت از قول خودشون هیچ نشونه و خبری دریافت نکردن.ما که خیلی دیگه خیلی عقبیم و اصلا نباید از این توقعات بزرگ داشته باشیم.
پاسخ: ببینید نرگس خانم، منظورمن از طرح این موضوع خداشناسی، رسیدن به عالم غیب نیست که!!! ما باید اول وجود خدا رو قبول داشته باشیم تا به دستوراتش عمل کنیم، و این قبول داشتن هم با شناخت حاصل میشه! اگه ما به وجود خدا تو زندگیمون ایمان داشته باشیم، همیشه واجباتمون رو انجام میدیدم و گناه هم نمیکنیم.

Kh

ساعت23:51---9 تير 1393

الله اكبر به چه معناست؟
الإمامُ الصّادقُ عليه‏السلام
لِرَجُلٍ قالَ : اللّه‏ُأكبَرُ: اللّه‏ُ أكبَرُ مِن أيِّ شَيءٍ ؟ فقالَ : مِن كُلِّ شَيءٍ ، فقالَ أبو عَبدِ اللّه عليه‏السلام : حَدَّدتَهُ ، فقالَ الرَّجُلُ : كَيفَ أقولُ ؟ قالَ : قُل : اللّه‏ُ أكبَرُ مِن أن يُوصَفَ .

الكافي :
امام صادق عليه‏السلام به مردى كه گفت : خدا بزرگتر است ، فرمود : خدا بزرگتر است از چه؟ عرض كرد: از همه چيز . امام صادق عليه‏السلام فرمود: او را محدود كردى . مرد عرض كرد: پس ، چگونه بگويم ؟ فرمود : بگو: خدا بزرگتر از آن است كه وصف شود.

الكافي : 1 / 117 / 8 منتخب ميزان الحكمة : 366

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: